سنین مختلف

ساخت وبلاگ

نمیدونم تاحالا دقت کردین یا نه.

بچه ها تا وقتی بچه اند، یکسال و 6 ماه و چند روزبزرگتر یا کوچیک بودن هم حتی تاثیر داره بین شون. اونی که بزرگتره، کامل نشون میده. چه روحی و ذهنی، چه جسمی.

و خیلی هم بین شون این تفاوت اهمیت داره.(بیا قد بگیریم ببینیم کی بزرگتره)

هرچی بزرگتر میشی، این تفاوتا کمتر و کمتر میشه.

از بعد دانشگاه که میفتی تو زندگی عادی، دیگه مهم نیست دوستت 5 سال بزرگتره یا کوچیکتر. حتی معلوم نمیکنه عقل و تجربه اش از تو کمتره یا بیشتر.

دیگه رقابت مهم نیست.همه تو یه رده اید انگار. که به هم کمک میکنین تا بهتر زندگی کنین. رفاقت بیشتر میشه و رقابتی وجود نداره...

برای من که اینطوری بوده.

حتی با دخترخاله و برادرم که همیشه رقیب هم بودیم و الان، دلسوز هم. بدون توجه به اون اختلاف سنی.

یه چیز دیگه که متوجه شدم، زوال عقل آدم تو سالمندیه...! باورش سخته ولی هست...

آدمهای اطراف من، باهوش ترینا بودن و حافظه خوبی داشتن.

چندین ساله رو حافظه شون نمیشه تکیه کرد و بدتر از اون، به زوال عقل رسیدن...

یعنی چی؟

یعنی سوالی ازشون میپرسی، جواب تو رو نمیدن. هرچی تو ذهن خودشونه میگن. که باعث میشه ارتباط باهاشون خیلی سخت بشه.

دیگه فهم جدید پیدا نمیکنن. ذهنشون بسته است و فقط اونچه تو ذهن خودشونه، میچرخه.

اوایل فک میکردم ننه بابام اذیتم میکنن. بعدا وقتی تو فروشگاه دیدم ملت بالای 65 سال همینجوری اند، فهمیدم ویژگی روانی سن شونه. نمیشه بهشون خرده گرفت.

باید یاد بگیرم دیگه سرشون داد نزنم. بپذیرم همینه. دست خودشون نیست و کنترلش سخته. همینه که هست. منم یه روز دچارش میشم.

مهربون تر باشم تا باهام مهربون تر باشن...

آبی گم شده...
ما را در سایت آبی گم شده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1mazgat2 بازدید : 28 تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1402 ساعت: 14:33