خواب پیش از موعد

ساخت وبلاگ

گاهی خواب اذیتم میکنه . تو بحرانی ترین موقعیتها از چیزهایی خبردار میشم که فهمیدنش به صلاح نیست و دنیای واقعی حجاب شده برای دیدنش ولی روح آشفته ی من میره و تو عالم رویا و به حقیقتی که از دید پنهانه نزدیک میشه. اون شبا از خوابیدن هم میترسم.

مثلا دوسال پیش که قرار بود جلسه بعدی خواستگاری رسمی و نهایی باشه و نهایت یک جلسه تا بله برون بمونه، تماس سه روز به تاخیر افتاد و من تو آشوب افتادم؛ شب خواب دیدم همه نشستیم و خواهر بزرگش درباره گذشته من با تردید سوال میکنه و پاکدامنی منو زیر سوال میبره.

از شدت عصبانیت نمیدونستم چی کار باید بکنم. من هرچی باشم، تو این فقره، به خودم مطمئنم اما اون داشت این مورد رو زیر سوال میبرد

فهمیدم اتفاقی افتاده و دیگه جلو نمیان. چند روز بعد زنگ زدن و خبر دادن که به توافق رسیدن دیگه نیان.

از اون بدتر، گاهی تو خواب دیگران ، حرفهایی میزنم که تو واقعیت امکان نداره لب باز کنم و چیزهایی رو افشا کردم که نباید.

یا اینکه خواب دیدم فلانی که قصد نداشته ، حامله شده و بعدها از طریق فضای مجازی باخبر میشم اون خواب درست بوده

تلخه برام این خوابا.

آدم خوبه تو عالم بی خبری دنیا زندگی کنه و ذهنشو کنترل کنه. اینطوری افسار گسیخته فهمیدن و حرف زدن ، خوب نیست

باید این قابلیت رو حذف یا کنترل کنم اما نمیدونم چطوری.

آبی گم شده...
ما را در سایت آبی گم شده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1mazgat2 بازدید : 155 تاريخ : يکشنبه 25 اسفند 1398 ساعت: 23:42