لایک کردم

ساخت وبلاگ
دیشب دلو زدم به دریا و پست هاشو لایک کردم و مثل همیشه یه کامنت.
به کامنتم ری اکشن نشون نداد. و واقعا نمیدونم برداشتش چیه.
حتی خودمم نمیدونم قصدم چیه. فقط میدونم کرمی درونم میلولید که کاری کنم.
دیشب داشتم فکر میکردم اگه هنوز ازدواج نکرده باشه و بر فرض محال دوباره برگرده و من به اون پررویی سابق برگردم، جوابم چیه؟
و یه آن دیدم همه ی این احساسا رو خودم تو این جنون دوری ساختم.
اصلا اون آشنایی و جلسات معمولی بود.
من فقط با بودنش حالم خوب بود. خوبِ خوب.
نگاهشو دوست داشتم. این حس نزدیکیشو.
من بی دلیل خواب کسی رو نمیبینم. همیشه یه سیگنالی رد و بدل میشه.
وقتی خوابشو دیدم، وقتی بهش فکر میکنم، یا این لحظه ها که اینا رو مینویسم و این پالس به اون میرسه ، چطور به من فکر میکنه؟چی به ذهنش میاد؟
اصلا شاید اون به من فکر کرده و یادش تو ذهنم تقویت شده. نه فکر خوب.حتی فکر منفی.
میبینی قرنطینه با من چه کرده...؟
کاش هیچ وقت اینا رو نخونه. هیچ وقت
آبی گم شده...
ما را در سایت آبی گم شده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1mazgat2 بازدید : 122 تاريخ : يکشنبه 7 ارديبهشت 1399 ساعت: 12:16